• خانه 
  • تماس  
  • ورود 

چرا قبر امام حسين ـ عليه السّلام ـ شش گوشه دارد؟

02 آبان 1396 توسط موسسه آموزش عالي فاطمه الزهرا سطح 3 خوراسگان

 

پاسخ :
در ميان اقوال مورخان دربارة چگونگي دفن حضرت سيد الشهداء ـ عليه السّلام ـ و ياران باوفاي آن حضرت اندك تفاوتي، ديده مي‌شود؛ جهت روشن شدن موضوع به تشريح بعضي از آنها مي‌پردازيم:
الف. مرحوم مفيد پس از ذكر اسامي هفده نفر از شهيدان بني‌هاشم كه همگي از برادران و برادرزادگان و عموزادگان امام حسين ـ عليه السّلام ـ بودند، مي‌فرمايد: آنان پايين پاي آن حضرت در يك قبر (گودي بزرگ) دفن شدند و هيچ اثري از قبر آنان نيست و فقط زائران با اشاره به زمين در طرف پاي امام ـ عليه السّلام ـ آنان را زيارت مي‌كنند و علي بن الحسين ـ عليهم السّلام ـ (علي اكبر) از جملة آنان است، برخي گفته‌اند: محل دفن علي اكبر نسبت به قبر امام حسين ـ عليه السّلام ـ نزديك‌ترين محل است.[1]
ب. و نيز مي‌گويد: ‌پس از بازگشت عمر بن سعد از كربلا، جماعتي از بني‌اسد كه در غاضريه سكونت داشتند، آمده و بر پيكر امام حسين ـ عليه السّلام ـ و يارانش نماز گذاردند و آن حضرت را همان جايي كه الآن قبر اوست دفن كردند و علي ابن الحسين (علي اكبر) ـ عليه السّلام ـ را در پايين پاي پدر به خاك سپردند، سپس براي ديگر شهيدان از اهل بيت و اصحاب، حفيره‌اي كندند و همة آنان را در آن حفيره به صورت دسته جمعي دفن كردند و عباس بن علي ـ عليه السّلام ـ را در راه غاضريّه، در همان محلي كه به شهادت رسيد و اكنون قبر اوست به خاك سپردند.[2]
ج. در بعضي از روايات آمده است: امام سجاد ـ عليه السّلام ـ (با قدرت امامت و ولايت) به كربلا آمد و بني‌اسد را سرگردان يافت، چون كه ميان سرها و بدن‌ها جدايي افتاده بود و آنها راهي براي شناخت نداشتند، امام زين العابدين ـ عليه السّلام ـ از تصميم خود براي دفن شهيدان خبر داد، آن گاه به جانب جسم پدر رفت، با وي معانقه كرد و با صداي بلند گريست، سپس به سويي رفت و با كنار زدن مقداري كمي خاك قبري آماده ظاهر شد، به تنهايي پدر را در قبر گذاشت و فرمود: با من كسي هست كه مرا كمك كند و بعد از هموار كردن قبر، روي آن نوشت: «هذا قبر الحسين بن علي بن ابي طالب الّذي قتلوه عطشاناً غريباً»؛ اين قبر حسين بن علي بن ابي طالب است، آن حسيني كه او را با لب تشنه و غريبانه كشتند. پس از فراغت از دفن پدر به سراغ عمويش عباس ـ عليه السّلام ـ رفت و آن بزرگوار را نيز به تنهايي به خاك سپرد.
سپس به بني‌اسد دستور داد تا دو حفره آماده كنند، در يكي از آنها بني‌هاشم و در ديگري ساير شهيدان را به خاك سپردند، نزديك‌ترين شهيدان به امام حسين ـ عليه السّلام ـ فرزندش علي اكبر ـ عليه السّلام ـ است؛[3] امام صادق ـ عليه السّلام ـ در اينباره به عبدالله بن حمّاد بصري فرموده است: امام حسين ـ عليه السّلام ـ را غريبانه كشتند، بر او مي‌گريد كسي كه او را زيارت كند غمگين مي‌شود و كسي كه نمي‌تواند او را زيارت كند دلش مي‌سوزد براي كسي كه قبر پسرش را در پايين پايش مشاهده كند.[4]
گر چه بعضي از مطالب در كيفيت به خاك سپاري امام حسين ـ عليه السّلام ـ و اين كه چه كسي امام حسين ـ عليه السّلام ـ را دفن كرده، در اين نقل‌ها متفاوت است، ولي از مجموع آنها يك نكته قابل استفاده است كه به عنوادن نتيجه ارائه مي‌گردد و آن اين كه: قبر علي اكبر ـ عليه السّلام ـ در پايين پاي امام حسين ـ عليه السّلام ـ قرار دارد.
نتيجه: بنابراين مي‌توان ادعا كرد كه ضريح كوچكي كه بر ضريح حضرت سيدالشهدا ـ عليه السّلام ـ متصل است و در طرف پايين پاي آن حضرت قرار دارد و از مجموع دو ضريح يك ضريح شش گوشه درست شده به احترام علي اكبر ـ عليه السّلام ـ و به نام آن حضرت است.
عبدالرّزاق حسني ضريح امام حسين ـ عليه السّلام ـ را چنين توصيف كرده است:
«ضريح امام حسين ـ عليه السّلام ـ عبارت است از: يك بلندي (صندوق مانند) چوبي كه به عاج زينت شده و روي آن دو مشبك[5] قرار دارد،‌ مشبك داخلي از فولاد گران قيمت و مشبك خارجي از نقرة‌ روشن سفيد است… به مشبك خارجي مشبك ديگري بدون اين كه مانعي بين آن دو باشد، متصل است و فقط از هر طرف به اندازة ‌يك متر كوتاه‌تر از مشبك خارجي متعلق به امام حسين ـ عليه السّلام ـ است و زير آن مشبّك قبر علي بن الحسين ـ عليهم السّلام ـ است كه همراه پدر در يك روز شهيد شده و در كنار پدر دفن گرديده است.[6]
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. الارشاد، شيخ مفيد.
2. مقتل الحسين، عبدالرزاق موسوي مقدم.
3. موجز تاريخ البلدان العرافيه، عبدالرزاق حسني.
——————————————————————————–
[1] . مفيد، الارشاد، سلسلة مؤلفات شيخ مفيد، دار المفيد للطباعة و النصر و التوزيع، ج11، صص 125 ـ 126، جزء 2.
[2] . مفيد، همان، ص 114؛ خليلي، ‌جعفر، موسوعة العتبات المقدسه قم-كربلا، بيروت، منشورات مؤسسه الاعلمي للمطبوعات، چاپ دوم، 1407 ق، ص 73، جزء8.
[3] . عبدالرزاق الموسوي، المقرم، مقتل الحسين ـ عليه السّلام ـ ، تهران، قسم الدراسات الاسلاميه، مؤسسه البعثة، ص320 ـ 321.
[4] . قمي، جعفر بن محمد، ابن قولويه، كامل الزيارات، مؤسسه نشر الفقاهه، چاپ اول، 1417 ق، صص 537 ـ 538، المقرم، همان، ص321.
[5] . هر چيز سوراخ، سوراخ پنجره مانند را مشبك ‌گويند.
[6] . خليلي، جعفر، موسوعة العتبات المقدسه، قسم كربلا، جزء 8، بيروت، منشورات مؤسسه الاعلمي للمطبوعات، ص 182، به نقل از حسني، عبدالرزاق، موجز تاريخ البلدان العراقيّه.



 نظر دهید »

حضرت زینب امنیت دل وآرامش درون

25 مهر 1396 توسط موسسه آموزش عالي فاطمه الزهرا سطح 3 خوراسگان

    آیةالله‌العظمی مظاهری                  

نقش حضرت زینب‌ سلام‌الله‌علیها در احیای تشیع

  امام حسین‌ علیه‌السلام برای احیای اسلام و تشیع قیام کردند و طبق گواهی تاریخ، پس از شهادت ایشان، طولی نکشید که ریشه بنی‌امیه خشکید و اسلام عزیز باقی ماند و لذا تردیدی وجود ندارد که بقای اسلام و احیای تشیع مرهون شهادت امام حسین‌ علیه‌السلام است. باید توجه داشت که پس از شهادت امام حسین‌ علیه‌السلام، نوبت به امام سجاد‌ علیه‌السلام، حضرت زینب‌ سلام‌الله‌علیها و اهل بیت امام رسید که با اسارت خود، موج شهادت و وقایع جانسوز کربلا را سراسری کنند. در واقع، اگر قضیه اسارت رخ نمی‌داد، موج کربلا در جهان منتشر نمی‌شد. پس از اسارت نیز موج شهادت، با عزاداری عالم‌گیر شد. در واقع، حرکت حسینی، ابتدا با شهادت و اسارت و سپس با عزاداری شیعیان جاودان و سراسری ‌شد و همیشه باقی خواهد ماند. از این‌رو می‌توان گفت: شهادت، اسارت و عزاداری در یک راستا هستند. 

 امام حسین‌ علیه‌السلام برای احیای اسلام و تشیع قیام کردند و طبق گواهی تاریخ، پس از شهادت ایشان، طولی نکشید که ریشه بنی‌امیه خشکید و اسلام عزیز باقی ماند و لذا تردیدی وجود ندارد که بقای اسلام و احیای تشیع مرهون شهادت امام حسین‌ علیه‌السلام است. باید توجه داشت که پس از شهادت امام حسین‌ علیه‌السلام، نوبت به امام سجاد‌ علیه‌السلام، حضرت زینب‌ سلام‌الله‌علیها و اهل بیت امام رسید که با اسارت خود، موج شهادت و وقایع جانسوز کربلا را سراسری کنند. در واقع، اگر قضیه اسارت رخ نمی‌داد، موج کربلا در جهان منتشر نمی‌شد. پس از اسارت نیز موج شهادت، با عزاداری عالم‌گیر شد. در واقع، حرکت حسینی، ابتدا با شهادت و اسارت و سپس با عزاداری شیعیان جاودان و سراسری ‌شد و همیشه باقی خواهد ماند. از این‌رو می‌توان گفت: شهادت، اسارت و عزاداری در یک راستا هستند.

▪ حضرت زینب‌ سلام‌الله‌علیها قافله سالار اسرای کربلا

حضرت زینب‌ سلام‌الله‌علیها با تلاش و فداکاری فراوان، سفر اسارت را بسیار خوب اداره کرده، به ثمر رسانیدند. از این جهت، تشیع، مرهون زحمات آن بانوی بزرگوار است.

البته در این میان نباید از نقش اساسی امام سجاد‌ علیه‌السلام در بقای تشیع غافل شد؛ چراکه آن حضرت در مدت سی ‌و چهار سال بعد از شهادت امام حسین‌ علیه‌السلام، برای احیا و ترویج حرکت حسینی تلاش کردند و در آن دوران، تشیع را در بین مردم جا انداختند و باعث شدند که شجره طیبه قرآن، به بار بنشیند؛ اما در روز عاشورا مصلحت تشیع، در بیماری امام سجاد‌ علیه‌السلام بود؛ زیرا بیماری، مانع شهادت ایشان و عامل باقی ماندن امامت شد.

به هر حال، حضرت زینب‌ سلام‌الله‌علیها در دوران اسارت، قافله سالار کاروان اسرا بودند و زیر نظر ولایت امام سجاد‌ علیه‌السلام، اهداف اسارت را دنبال کردند. در حقیقت، اگر زینب نبود، اهداف اصلی قیام امام حسین‌ علیه‌السلام محقق نمی‌شد.

▪ شایستگی حضرت زینب‌ سلام‌الله‌علیها برای به ثمر نشاندن قیام عاشورا

قافله سالاری کاروان اهل‌بیت‌ علیهم‌السلام و به ثمر نشاندن خون شهدای مظلوم کربلا، لیاقت خاصی می‌طلبید که حضرت زینب‌ سلام‌الله‌علیها از آن برخوردار بود. در حقیقت، شخصیتی که وظیفه خطیر و عظیمی که بر عهده دارد باید به صفاتی هم‌چون صبر، گذشت، وفا، اخلاص، ایثار و از جمله شجاعت، متصف باشد و حضرت زینب‌ سلام‌الله‌علیها چنین بود. ایشان، قضیه کربلا و وظایف خویش را از مادر گرامی خویش حضرت زهرا‌ سلام‌الله‌علیها در دوران طفولیت، آموخته بود. مثلاً طبق آن‌چه در برخی مقاتل آمده است، حضرت زهرا‌ سلام‌الله‌علیها پیراهنی که با دست مبارک خود، بافته و دوخته بودند، به زینب دادند تا وقت وداع، به برادر بدهد و از طرف مادر، زیر گلوی او را نیز ببوسد. امیرالمؤمنین‌ علیه‌السلام نیز دختر خویش را از واقعه کربلا آگاه ساخته بودند. پس، حضرت زینب‌ سلام‌الله‌علیها از کودکی برای این حرکت سرنوشت‌ساز تربیت و برای سربلندی در این میدان، آماده و تربیت شده بود.

▪ تبلور مراتب شجاعت در شخصیت حضرت زینب‌ سلام‌الله‌علیها

شجاعت، سه مرتبه یا سه معنا دارد؛ مرتبۀ اول شجاعت، نترسیدن از دیگران به‌خصوص نترسیدن از افراد زورگو و قدرتمند است. مرتبه دوم شجاعت که بالاتر از معناى اول است، تسلط بر هوى و هوس و نفس اماره است. اما بالاترین مرتبه، شجاعت این است؛ که انسان در جزر و مد روزگار خودش را نبازد و حضرت زینب مظلومه‌ سلام‌الله‌علیها از هر سه مرتبه شجاعت، در حد اعلای آن برخوردار بودند.

▪ عزت و اقتدار حضرت زینب‌ سلام‌الله‌علیها

مرتبه اول شجاعت، به خوبی در شخصیت حضرت زینب‌ سلام‌الله‌علیها ظهور و بروز داشت؛ به‌گونه‌ای که در دوران اسارت و پس از آن، هیچ‌گاه از افراد زورگویی چون یزید و ابن‌زیاد نترسید و در برابر سخنان ناحق و بی‌منطق آنان با عزت و اقتدار تمام ایستادگی کرد.

در مجلس ابن‌زیاد، وقتی اسرا وارد مجلس شدند، حضرت زینب‌ سلام‌الله‌علیها در گوشه‌ای از قصر نشستند که در دید نامحرم نباشند. ابن‌زیاد رو به سوی ایشان کرد و گفت: دیدی خدا با شما چه کرد؟ حضرت زینب‌ سلام‌الله‌علیها برخاست و با شدت فراوان فرمود: «ما رأیت إلا جمیلًا هؤلاء قوم کتب الله علیهم القتل فبرزوا إلى مضاجعهم و سیجمع الله بینک و بینهم فتحاجّ و تخاصم فانظر لمن الفلج یومئذ ثکلتک أمک یا ابن مرجانة» (بحارالانوار/45/116)

ایشان به بیان ساده فرمود: تو نمی‌فهمی! ما در این مسافرت، چیزی جز خوبی ندیدیم؛ زیرا شهادت و اسارت، سرنوشت ما بود و ریشه شما را خواهد سوزاند، تشیع برای همیشه احیاء خواهد شد و اما تو به‌زودی خواهی مرد. پس، منتظر باش و ببین چه کسی رسوا می‌شود؟ مادرت به عزایت بنشیند!

ابن‌زیاد از کلمات شجاعانه حضرت زینب‌ سلام‌الله‌علیها به اندازه‌ای عصبانی شد که دستور قتل حضرت زینب را داد، اما مشیت الهی اقتضا نکرد و نیت شوم او عملی نشد.

در مجلس یزید هم حضرت زینب‌ سلام‌الله‌علیها با شجاعت تمام، خطبۀ بسیار کوبنده‌ای خواند. او در ابتدای سخنان خود بعد از حمد الهی، خطاب به یزید ‌فرمود: تو فکر می‌کنی که خداوند ما را ذلیل و تو را عزیز کرده است؟ هرگز چنین نیست؛ زیرا خدا به تو مهلت داده است که هرچه می‌خواهی ظلم کنی تا عذاب خود را زیاد کنی. پس، صبر کن و عاقبت خود را ببین. سپس آیه شریفه «و لا یحسبنّ الذین کفروا أنّما نملی‏ لهم خیر لأنفسهم إنّما نملی‏ لهم لیزدادوا إثماً و لهم عذاب مهین» (آل‌عمران/178) را قرائت کرد. در بخش دیگری از خطبه نیز می‌فرماید: ای یزید! تو دشمن پیامبری و به‌زودی تو و کسانی که تو را بر حکومت نشاندند، خواهید فهمید که ظالمان چه جایگاه بدی دارند. هرچند مجبورم با تو سخن بگویم، اما تو در نزد من خوار و کوچکی! (بحارالانوار/‏45/134)

▪ حضرت زینب‌ سلام‌الله‌علیها، مظهر وظیفه‌شناسی

برخورداری از شجاعت، حتی در مرتبه اول آن، این توان را به انسان می‌دهد که پس از تشخیص وظیفه، به آن عمل نماید و هراسی از موانع انجام وظیفه نداشته باشد. حضرت زینب‌ سلام‌الله‌علیها چنین بود؛ یعنی شناخت وظیفه و عمل به آن در سیره ایشان، به‌خصوص در مدت اسارت به خوبی مشهود بود. به‌عنوان مثال، وقتی وظیفه ایشان اقتضا می‌کرد که سخنرانی کند به افشاگری بنی‌امیه پرداخت و از هیچ کس ترس و واهمه نداشت. خطبه‌های حضرت زینب‌ سلام‌الله‌علیها در بازار کوفه، مجلس ابن‌زیاد، بازار شام و مجلس یزید بسیار عالی و کوبنده بود و در تاریخ ثبت است. ایشان چنان خطبه می‌‌خواند که به تعبیر راوی، گویا امیرالمؤمنین‌ علیه‌السلام خطبه می‌خواند، حتی در همان روزهای اول اسارت در کوفه، نزدیک بود مردم با افشاگری حضرت زینب، علیه بنی‌امیه قیام کنند، اما چون شورش آنان در آن موقعیت، منجر به سرکوب می‌شد و نتیجه مطلوب، یعنی انتشار سراسری موج کربلا را در بر نداشت، امام سجاد‌ علیه‌السلام مانع آن ‌شده، ‌فرمودند: «یا عمة اسکتی… أنت بحمد الله عالمة غیر معلمة فهمة غیر مفهمة» (الاحتجاج/2/305)

عمه جان صبر کن؛ شما عالم و زن فهمیده‌ای هستید که بدون معلم به این درجه رسیده‌اید. حضرت زینب‌ سلام‌الله‌علیها نیز بر حسب وظیفه‌شناسی سکوت اختیار کرد.

▪ تقوای حضرت زینب‌ سلام‌الله‌علیها

مرتبه دوم شجاعت، یعنی غلبه بر هوای نفس نیز در شخصیت حضرت زینب‌ سلام‌الله‌علیها تجلی بارزی داشت. پیامبر اکرم‌ صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم می‌فرمایند: شجاع‌ترین مردم کسی است که متقی باشد: «أشجع الناس من غلب هواه‏» (امالی الصدوق/21)

به تعبیر نبی گرامی، شجاع‌ترین مردم کسی است که بر نفس خود مسلط باشد، و تسلط بر نفس یعنی به همه واجبات مخصوصاً به نماز اهمیت دهد و در عمل به مستحبات به‌خصوص نماز شب، انس با قرآن و خدمت به خلق خدا کوشا باشد و از گناهان و حتی مکروهات اجتناب ورزد، بی‌شک چنین کسی با مداومت بر عبادت، به مقام عبودیت نائل خواهد شد.

حضرت زینب‌ سلام‌الله‌علیها در مقام عبودیت چنان پیش رفته بود که امام حسین‌‌ علیه‌السلام هنگام خداحافظی از او خواستند که در نماز شب‌ها آن حضرت را دعا کند. حضرت زینب‌ سلام‌الله‌علیها، با ریاضت‌های دینی به مقام عبودیت رسیده بود و در آن مقام، از نماز لذت می‌برد؛ زیرا بهترین لذت در مقام عبودیت، نماز به‌خصوص نماز شب است. به تعبیر قرآن در سوره اسراء نماز شب انسان را به مقام محمود می‌رساند.

▪ اهتمام حضرت زینب‌ سلام‌الله‌علیها به نماز شب

نماز شب حضرت زینب‌ سلام‌الله‌علیها هیچ‌گاه، حتی در این مسافرت و در شام عاشورا، ترک نشد. شام عاشورا، برای حضرت زینب‌ سلام‌الله‌علیها شب سختی بود، ایشان علاوه بر مصیبت از دست دادن شش برادر، با لشکری درنده‌خو مواجه شده بود که می‌بایست کودکان و اهل حرم را نیز سرپرستی نماید. همین زینب‌ سلام‌الله‌علیها، بعد از نماز مغرب و عشا، با کمک ام‌کلثوم خیمه نیم‌سوخته‌ای را برپا کردند، و امام سجاد‌ علیه‌السلام را در آن خیمه آوردند و به‌دنبال جمع‌ کردن بچه‌ها به بیابان رفتند؛ بالاخره تا نیمه‌های شب، همه زنان و کودکان را جمع کردند و سپس کسی را فرستادند و از عمر سعد، مشک آبی گرفتند و بچه‌ها را سیراب کردند. وقتی از سر و سامان دادن امور کودکان و زنان فارغ شدند، نزد امام سجاد‌ علیه‌السلام آمدند و نشسته، نماز شب خواندند. امام سجاد‌ علیه‌السلام که از شدت بیماری قادر به نشستن نبودند. پس از نماز، به حضرت زینب‌ سلام‌الله‌علیها فرمودند: عمه جان! ندیده بودم که نماز شب را نشسته بخوانید!

همه این وقایع برای ما پیام دارد؛ امام سجاد‌ علیه‌السلام از نماز شب عمه خود در آن شرایط بحرانی تعجب نکردند، بلکه ‌فرمودند: چرا نماز شب را نشسته خواندید؟ حضرت زینب‌ سلام‌الله‌علیها نیز پاسخ داد: می‌خواستم بایستم، اما زانوهایم تاب و توان ایستادن نداشت. دو شب پس از عاشورا کاروان اسرا در نیمه‌های شب، به پشت دروازه کوفه رسید. طبق برنامه قبلی، آن‌ها را نگه داشتند تا فردا با حضور مردم و هم‌زمان با جشن پیروزی، وارد کوفه شوند. زینب مظلومه‌ سلام‌الله‌علیها در آن موقعیت و در پشت دروازه کوفه نیز نماز شب خواند. در خرابه شام و در طول مسیر مسافرت هم نماز شب حضرت زینب‌ سلام‌الله‌علیها ترک نشد.

▪ امنیت دل و آرامش درونی حضرت زینب‌ سلام‌الله‌علیها

انسان در سایه تقوا، به امنیت دل و آرامش درونی دست می‌یابد. قرآن شریف در سوره انعام، با طرح یک سؤال و ارائه پاسخ روشن آن، نکته دقیقی را به بشریت می‌آموزد. ابتدا می‌پرسد: چه کسی استحقاق دارد که امنیت دل پیدا کند؟ سپس پاسخ می‌دهد: کسی که ایمان را زیربنا و تقوا را روبنای ساختمان دین خود قرار دهد. به تعبیر دیگر، کسی که با اعتقاد راسخ، تقید به ظواهر شرع مقید باشد؛ یعنی به انجام واجبات و مستحبات اهمیت می‌دهد و از محرمات و مکروهات اجتناب می‌ورزد، به اطمینان قلبی خواهد رسید و هدایت الهی نصیب او می‌گردد: «فأی الفریقین أحق بالأمن إن کنتم تعلمون، الذین آمنوا و لم یلبسوا إیمانهم بظلم أولئک لهم الأمن و هم مهتدون» (انعام/81 و 82)

حضرت زینب‌ سلام‌الله‌علیها از مصادیق این آیه شریفه به شمار می‌رود، چراکه ایشان با ایمان قوی و تقوای مثال زدنی، مشمول هدایت خاص الهی بود و از این جهت، در آن بحران سخت، پیروز میدان شد.

▪ استقامت حضرت زینب‌ سلام‌الله‌علیها

مرتبه سوم شجاعت نیز به‌خوبی در حضرت زینب ظهور نمود، ایشان در دوره اسارت که برای ایشان یک دریای پر تلاطم و مواج بود، به اعتراف دوست و دشمن، از عهده وظیفه و مسئولیت خود برآمد و هجوم مصایب و بلایا او را منزوی و منفعل نکرد. ایشان در شام عاشورا و پس از دیدن داغ شش برادر و دو فرزند و تحمل مصایب فراوان، منفعل نشد و گریه نکرد، بلکه با صلابت و استواری، زنان و کودکان را که در بیابان متفرق شده بودند، جمع کرده، از آنان محافظت کرد. ایشان در آن شرایط سخت و حتی با مشاهده صحنه‌ای که در آن دوتن از بچه‌ها دست به گردن یکدیگر، از فرط تشنگی از دنیا رفته بودند، مانند یک شیرمرد به‌خوبی ایفای نقش کرد.

خطبه‌های حضرت زینب‌ سلام‌الله‌علیها و سخنرانی افشاگرانه ایشان در کوفه و شام، در حالی‌که چند روزی از عاشورا می‌گذشت، ناشی از استقامت و استواری آن حضرت بود.

▪ حیا، عفت و غیرت حضرت زینب‌ سلام‌الله‌علیها

آن‌چه به‌خصوص در زمان حاضر توجه جدی می‌طلبد، این است که خاندان وحی، از ابتدای مسافرت تا رسیدن به کربلا و پس از آن در دوران اسارت، هیچ‌گاه در حفظ حجاب خود کوتاهی نکردند و همواره پوشش مورد نظر اسلام را مراعات کردند. آنان در رعایت حیا نیز بسیار کوشا بودند و حتی در شرایط بحرانی اجازه ندادند که نامحرم به آن‌ها خیره شود. زینب‌ سلام‌الله‌علیها در این زمینه نیز قافله سالار بود و همواره با غیرت خاصی از حجاب، حیا و عفت زنان کاروان مراقبت می‌کرد. در مجلس یزید که قبلاً به برخی خصوصیات آن اشاره شد، وقتی حضرت زینب‌ سلام‌الله‌علیها احساس کرد که زنان و دختران اهل‌بیت در معرض دید افراد نامحرم قرار دارند، با تندی فرمود: «أ من العدل یا ابن الطلقاء تخدیرک حرائرک و إماءک و سوقک بنات رسول الله سبایا قد هتکت ستورهن و أبدیت وجوههن تحدو بهن الأعداء من بلد إلى بلد» (الاحتجاج/2/308) اى فرزند رهاشدگان [اشاره به فتح مکه و بخشیده شدن ابوسفیان و معاویه توسط پیامبر‌ صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم ]، آیا این از عدالت است که تو زنان و کنیزان خود را در امنیت و پشت پرده‏ بنشانى و دختران پیامبر خدا را در بند اسارت و در برابر دید دشمنان، در این شهر و آن شهر بگردانی؟

در روز یازدهم محرم هم وقتی افراد لشکر دشمن برای سوار کردن زنان و کودکان و بردن آن‌ها، به کوفه آمدند، حضرت زینب‌ سلام‌الله‌علیها به آن‌ها تشر زد و اجازه نداد نزدیک زنان و دختران شوند. سپس، گرچه مشقت داشت، اما برای رعایت حیا و عفت، خود ایشان با کمک ام‌کلثوم، زنان و کودکان را سوار بر مرکب کردند، و برای تحریک عواطف و بیدار شدن کوفیان، نحوه قرار گرفتن آن‌ها در مرکب را طوری طراحی و برنامه‌ریزی کردند که هر کودک یتیم در دامن یکی از زنان بنشیند.

▪ حضرت زینب‌ سلام‌الله‌علیها سرمشق زندگی

همه باید حضرت زینب‌ سلام‌الله‌علیها را سرمشق خود قرار دهند و با رعایت تقوا و مداومت بر عبادت، به مقام عبودیت برسند. اهتمام حضرت زینب به نماز شب، باید الگوی جوانان باشد تا موفق شوند.

شجاعت شگفت‌آور حضرت زینب‌ سلام‌الله‌علیها باید در زندگی شیعیان جاری شود و همه در شناخت وظیفه و عمل به وظیفه از همدیگر سبقت بگیرند.

منبع: پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر حضرت آیةالله مظاهری

 

 نظر دهید »

"زیارت عاشورا و اعتبار سند آن"

25 مهر 1396 توسط موسسه آموزش عالي فاطمه الزهرا سطح 3 خوراسگان

” آیةالله‌العظمی شبیری زنجانی (افق حوزه شماره 527)”

            “زیارت عاشورا و اعتبار سند آن”

 

  صرف‏ نظر از تأییدات غیبى ‏اى که از طرق معتبر، درباره زیارت عاشورا وارد شده که خود، دلیل بر اعتبار این زیارت شریف است سندى هم که شیخ طوسى در مصباح‌المتهجد در ذیل این زیارت آورده و با «روى محمدبن خالد الطیالسی» آغاز مى‏شود، صحیح است. در آن‌جا بعداز نقل زیارت سیدالشهدا‌ علیه‌السلام از علقمه، چنین آمده است: رَوى مُحَمَّدُ‌بن خالِدٍ الطیالِسِیُّ عَن سَیفِ‌بن عَمیرَةَ، قالَ خَرَجتُ مَعَ صَفوانَ‌بن مِهرانَ الجَمّالِ وعِندَنا جَماعَةٌ مِن أصحابِنا إلى الغَرِیِّ… فَلَمّا فَرَغنا مِن الزِّیارَةِ صَرَفَ صَفوانُ وَجهَهُ إلى ناحِیَةِ أبی عَبدالله الحُسَینِ‌ علیه‌السلام فَقال لَنا: تَزورونَ (/ نَزورُ) الحُسَینَ‌ علیه‌السلام مِن هذا المَکانِ مِن عِندِ رَأسِ أمیرِالمُؤمِنینِ‌ علیه‌السلام مِن هاهُنا. أومَأَ إلَیهِ أبوعَبدِاللهِ الصّادِقُ‌ علیه‌السلام وأنَا مَعَهُ. قالَ: فَدَعا صَفوانُ بِالزِّیارَةِ التی رَواها عَلقَمَةُ‌بن مُحَمَّدٍ الحَضرَمیُّ عَن أبی جَعفَرٍ‌ علیه‌السلام فی یَوم عاشوراءَ؛(1) محمدبن خالد الطیالسى، از سیف‌بن عمیره، چنین روایت کرده است: با صفوان‌بن مهران جمال و گروهى از شیعیان، به سوى نجف به راه افتادیم… . …
 صرف‏ نظر از تأییدات غیبى ‏اى که از طرق معتبر، درباره زیارت عاشورا وارد شده که خود، دلیل بر اعتبار این زیارت شریف است سندى هم که شیخ طوسى در مصباح‌المتهجد در ذیل این زیارت آورده و با «روى محمدبن خالد الطیالسی» آغاز مى‏شود، صحیح است. در آن‌جا بعداز نقل زیارت سیدالشهدا‌ علیه‌السلام از علقمه، چنین آمده است: رَوى مُحَمَّدُ‌بن خالِدٍ الطیالِسِیُّ عَن سَیفِ‌بن عَمیرَةَ، قالَ خَرَجتُ مَعَ صَفوانَ‌بن مِهرانَ الجَمّالِ وعِندَنا جَماعَةٌ مِن أصحابِنا إلى الغَرِیِّ… فَلَمّا فَرَغنا مِن الزِّیارَةِ صَرَفَ صَفوانُ وَجهَهُ إلى ناحِیَةِ أبی عَبدالله الحُسَینِ‌ علیه‌السلام فَقال لَنا: تَزورونَ (/ نَزورُ) الحُسَینَ‌ علیه‌السلام مِن هذا المَکانِ مِن عِندِ رَأسِ أمیرِالمُؤمِنینِ‌ علیه‌السلام مِن هاهُنا. أومَأَ إلَیهِ أبوعَبدِاللهِ الصّادِقُ‌ علیه‌السلام وأنَا مَعَهُ. قالَ: فَدَعا صَفوانُ بِالزِّیارَةِ التی رَواها عَلقَمَةُ‌بن مُحَمَّدٍ الحَضرَمیُّ عَن أبی جَعفَرٍ‌ علیه‌السلام فی یَوم عاشوراءَ؛(1) محمدبن خالد الطیالسى، از سیف‌بن عمیره، چنین روایت کرده است: با صفوان‌بن مهران جمال و گروهى از شیعیان، به سوى نجف به راه افتادیم… .

هنگامى که از زیارت فارغ شدیم، صفوان صورتش را به سوى [کربلا، مدفن] اباعبدالله [الحسین] گرداند و به ما گفت: از این‌جا، [امام] حسین‌ علیه‌السلام را زیارت مى‏کنید. امام صادق‌ علیه‌السلام در حالى‌که من همراهش بودم، از این‌جا به آن حضرت اشاره کرد.

سیف‌بن عمیره مى‏گوید: سپس صفوان، زیارتى را خواند که علقمةبن محمد حضرمى، از امام باقر‌ علیه‌السلام در روز عاشورا نقل کرده است. ظاهر این عبارت این است که امام صادق‌ علیه‌السلام همان زیارتى را که علقمه از امام باقر‌ علیه‌السلام نقل کرده، رو به جانب مدفن سیدالشهدا‌ علیه‌السلام و با اشاره به آن، بر زبان رانده و آن امام را این‌گونه زیارت کرده است. در این طریق، درباره وثاقت سیف‌بن عمیره و صفوان‌بن مهران، تردیدى نیست، بلکه دو مطلب ذیل، نیازمند بررسى است:

۱. طریق ذکر شده به محمدبن خالد الطیالسى؛ ۲. وثاقت خود محمدبن خالد.

▪ بررسى طریق روایت تا محمدبن خالد طیالسى

از دو راه مى‏توان اعتبار طریق روایت به طیالسى را به اثبات رسانید: راه اول: ظاهر عبارت «رَوى محمد‌بن خالد» -به جاى «رُوی عن محمدبن خالد»-(۲) این است که شیخ طوسى نسبت روایت را به محمدبن خالد طیالسى ثابت مى‌‏دانسته و همین امر براى اثبات اعتبار سند روایت از این جهت، کفایت مى‌کند. راه دوم: ظاهراً این حدیث از کتاب محمدبن خالد طیالسى گرفته شده است.

شیخ طوسى کتابى به وى نسبت داده (3) و آن‌را با این سند نقل کرده است: «حسین‌بن عبیدالله (غضائرى)، از احمدبن محمدبن یحیى عطار، از پدرش، از محمدبن على‌بن محبوب، از محمدبن خالد».

این افراد، همگى از بزرگان و اجلاى امامیه بوده‏اند. احمدبن محمد‌بن یحیى عطار هم از مشایخ اجازه بوده و بنابر تحقیق، مشایخ اجازه، نیازمند توثیق نیستند.

▪ بررسى وثاقت محمد‌بن خالد طیالسى

چند دلیل بر وثاقت محمد‌بن خالد در دست است:

۱. محمد‌بن على‌بن محبوب که خود، از بزرگان طایفه امامیه است، کتاب طیالسى را از او روایت مى‏کند(۴) که دلیل بر آن است که بر وى اعتماد کرده است.

۲. محمد‌بن خالد طیالسى در طریق بزرگان، به کتاب‏هاى جماعتى که در زیر به برخى از آن‌ها اشاره مى‏کنیم، واقع است.

از جمله این مؤلفان، سیف‌بن عمیره است که ابوطاهر محمد‌بن سلیمان زُرارى (جد ابوغالب زرارى) و محمد‌بن جعفر رزاز که هر دو از بزرگان و ثقات مشایخ امامیه هستند (۵) از محمد‌بن خالد طیالسى، از سیف‌بن عمیره، کتاب وى را روایت مى‏کنند (۶) که نشانه اعتماد ابوطاهر و رزاز بر طیالسى است.

از جمله این مؤلفان، عاصم‌بن حمید، علاء‌بن رزین و اسماعیل‌بن عبدالخالق‌اند که ابوطاهر (جد ابوغالب زرارى)، کتب ایشان را با چیزهایى دیگر، از محمد‌بن خالد طیالسى روایت مى‏کند. (۷)

از جمله این مؤلفان، رُزیق‌بن زبیر است که کتابش را عبدالله‌بن جعفر حِمْیرى، از محمد‌بن خالد طیالسى، از او روایت مى‏کند. (۸) و نیز حمید‌بن زیاد -که با این‌که واقفى است، شیخ طوسى و نجاشى وى را توثیق کرده‏اند(۹) - اصل‌هاى بسیارى را از محمد‌بن خالد طیالسى روایت مى‏کند. (۱۰)

۳. بسیارى از بزرگان و ثقات، از وى روایت مى‏کنند (۱۱)- راویان ثقه وى علاوه بر کسانى که پیشتر به نام ایشان اشاره شد- عبارت‏اند از: حَمدان‌بن احمد قَلانِسى (۱۲)، سعد‌بن عبدالله، سَلَمة‌بن خطاب -که بنا بر اظهر، ثقه است (۱۳)- و فرزند وى عبدالله‌بن محمد‌بن خالد طیالسى (۱۴)، على‌بن ابراهیم، على‌بن سلیمان زُرارى(۱۵)، محمد‌بن حسن صفّار (۱۶) و معاویة‌بن حکیم.

این شواهد، از قوى‏ترین نشانه‌‏ها بر وثاقت محمد‌بن خالد طیالسى هستند. از سوى دیگر، هیچ مذمت و تضعیفى در مورد وى نقل نشده است، حتى از ابن غضائرى که از وى مذمت و تضعیف درباره بسیارى از ثقات، حکایت شده است. بنابراین در وثاقت محمد‌بن خالد طیالسى تردیدى نیست.

از مجموع آن‌چه گذشت، در مى‌یابیم که این سند زیارت عاشورا، سندى است صحیح.

…………………………………………

▪ پی‌نوشت‌ها

۱. مصباح‌المتهجد /۷۷۷؛ مصباح ‌الزائر/ ۲۷۲؛ بحارالانوار/۱۰۱/۲۹۶/ح۳.

2. عبارت شیخ طوسى، صیغه معلوم و نسبت جزمى دارد، نه صیغه مجهول که از تردید شیخ طوسى در نسبت روایت به محمد‌بن خالد طیالسى حکایت مى‏کند.

3. الفهرست طوسى/۲۲۸.

4. الفهرست طوسى/۲۲۸.

5. رجال النجاشى/۲/۲۴۱؛ رساله أبى‌غالب الزرارى/۱۱۸ و ۱۴۰.

6. رجال النجاشى/۱/۴۲۵؛ رساله أبى‌غالب الزرارى/۴۸.

7. رساله أبی‌غالب الزرارى/۴۸ و ۱۸۲. از برخى طرق و اسناد بر مى ‌آید که بزرگان دیگرى نیز کتاب‌هاى برخى از این مؤلفان را روایت مى‌کنند. در این‌باره ر.ک: الفهرست طوسى/۱۸۳؛ قرب الإسناد/۲۹/ح۹۶ و ص۳۲/ح۱۰۳ و ص۱۲۵/ح۴۳۹ و ص۱۳۰/ح۴۵۳.

8. رجال النجاشى/۱/۳۸۳. نیز ر.ک: امالى طوسى/۶۹۷/ح۱۴۸۸ و ص۷۰۰/ح۱۴۹۷.

9. فهرست طوسى/۱۱۴؛ رجال النجاشى /۱/۳۲۱.

10. رجال طوسى/۴۴۱.

11. در معجم رجال الحدیث/۱۶/۷۰ به نشانى روایت برخى از این راویان از محمد‌بن خالد طیالسى اشاره شده است. ما در پانوشت بعدى، نشانى روایت دیگر راویان را از وى خواهیم آورد.

12. شواهد التنزیل/۱/۱۹۱/ح۲۰۳.

13. ر.ک: کتاب النکاح تقریرات دروس آیةالله سیدموسى شبیرى/ج۱۰، درس ۳۶۸/ص۶ و ۷.

14. خصال/۵۱۷/ح۴؛ رجال کشى/۱/ ۳۸۸/رقم ۲۷۸ و ج۲/۷۰۷/رقم ۷۶۲؛ فلاح المسائل/۴۵۵/ح۳۱۰؛ دلائل الإمامة/۴۸۷/ح۴۸۶.

15. امالى طوسى/۷۲/ح۱۰۵ و ص۷۸/ح۱۱۴ که هر دو گرفته شده‏اند از؛ امالى مفید/۲۹۸/ح۸ و ص۳۰۸/ح۷؛ علل الشرایع/۴۴۶/ح۴؛ تأویل الآیات/۱/۴۳۲/ح۱۱ و ص۳۰۳/ح۶ و ص۳۲۴/ح۳. ولى در این دو جا «زرارى» به «رازى» تصحیف شده است.

16. بصائرالدرجات/۱۶۴/ح۶ و ص۲۰۶/ح۱۳ و ص۳۸۶/ح۱۰؛ فهرست طوسى/۱۸۳.

منبع: جرعه‌ای از دریا، جلد دوم

 

 نظر دهید »

کلاه پند آموز

20 دی 1395 توسط موسسه آموزش عالي فاطمه الزهرا سطح 3 خوراسگان

 کلاه پند آموز

درباره مرحوم مامقانی بزرگ(قدس سره) نقل می کنند:


مراسم عزاداری که در منزل شان برگزار می شد, وقتی منبرها از ایشان تعریف می کردند, آقا عبا بر سر می کشیدند.
یکی از دوستان, از ایشان پرسید: زمانی که ما از شما تعریف می کنیم چرا عبا بر سر می کشید؟
فرمودند: در دوران کودکی خیلی فقیر بودیم. مامقان زمستان های سردی داشت. چند روز صبح که می خواستم برم مدرسه از مادرم با گریه یک کلاه خواستم. مادرم از انباری یک کلاه خیلی کهنه و پاره پیدا پیدا کرد. از روی خجالت نزدیک مدرسه بر می داشتم.
من هنوز این کلاه را دارم و وقتی شما ازمن تعریف می کنید, عبا را بر سرم می کشم و کلاه را از جیبم در می آورم و به خود می گویم: این تویی, تعریف این ها را باور نکن.


منبع:مؤسسه پژوهشی سیره علما

 

 نظر دهید »

شرکت در درس اخلاق و کسب فضایل اخلاقی, ضرورتی مهم برای طلاب

20 دی 1395 توسط موسسه آموزش عالي فاطمه الزهرا سطح 3 خوراسگان

 شرکت در درس اخلاق و کسب فضایل اخلاقی, ضرورتی مهم برای طلاب


آیۀالله العظمی موسوی اردبیلی

طلاب به متون قوی درسی قدیم توجه داشته باشند, نباید به بهانه کمبود وقت از این متون فاصله بگیریم و به اندک بهانه ای آن ها را کنار بگذاریم.
راهی که شما انتخاب کرده اید, راه مبارک و با ارزشی است و این راه با ارزش طلبگی, شرایطی دارد که اگر رعایت شود, خیر دنیا و آخرت را به همراه دارد و اگر خدای نخواسته با کاهلی و بی توجهی سپری گردد, به بیراهه منتهی می شود.
جدیت در تحصیل, اولین شرط طلبگی است. این جدیت باید استمرار حضور در درس, پیش مطالعه, انجام مباحثه, دقت در فراگیری از استاد و اصرار بر رفع اشکالات, خود را نشان دهد؛ البته این امور در میان طلاب قدیم رعایت می شد, ولی متأسفانه الان مورد غفلت قرار گرفته است.

صفحات: 1· 2· 3

 نظر دهید »
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • ...
  • 6
  • ...
  • 7
  • 8
  • 9
  • 10
  • 11
  • 12
  • ...
  • 30

جستجو

موضوعات

  • همه
  • مناسبتها
  • فرهنگی
    • مسابقات
  • آموزش
  • پژوهش
  • حدیث عشق
  • شبهات
  • تسلیتها
  • عرض تبریک
  • کلام وحی
  • کلام بزرگان
  • درآیینه اخبار

آرشیو وبلاگ من

  • دی 1396 (3)
  • آبان 1396 (13)
  • مهر 1396 (2)
  • دی 1395 (62)
  • آذر 1395 (10)
  • آبان 1395 (23)
  • مهر 1395 (37)
  • بیشتر...
حدیث موضوعی

کاربران آنلاین

  • زفاک
  • rahyab moshaver

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

کاربران آنلاین

  • زفاک
  • rahyab moshaver

اوقات شرعی

دریافت کد اوقات شرعی

ساعت

دریافت کد اوقات شرعی

  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس