سیمای عالمان ربانی
الخامس: این که باید شکسته و حزین و ساکت و سرپایین باشد و آثار خوف و خشیت و خضوع و خشوع در وی نمایان باشد, که هر که او را ببیند متذکر به الوهیت گردد, سیمای او دلالت بر علم او بکند, شاهد بر مدعا روایت حضرت امیر(علیه السلام) است درباره علم که فرموده: إن العلم ذوفضائل کثیرۀ[ براستی که علم دارای فضیلت های فراوانی است] تا آخر حدیث که طولانی است, فعلیک بالتأمل فیها لینفعک إن شاألله تعالی.
السادس: این که باید اهتمام او به علم باطن و مراقبه قلب و شناختن طریق سلوک اخروی پیش از همه کار باشد, زیرا که علوم دو قسم اند: یک قسم از آن کتابی است و در کتب عنوان شده و قسم دیگر آن نوشتنی است و هر کس هم در آن چیزی نوشته و لیکن اقل آن را به دست نداده, اگر حقیقتا معرفتی داشته از قبیل تشریف بوده فی الجمله اشاره کرده و إلا علی ما هو علیه [به صورت حقیقی و درست] آن مطالب بیان لفظی ندارد و پرواضح است که فیوضات غیبیه از قسم آخر خواهد بود و معارف حق از آن منکشف خواهد شد و اصل انسانیت از آن حاصل و شخص انسان از این نحو از علم کامل خواهد شد,اللهم ارزقنا.
السابع: این که باید تحصیل قوه ای در فهم اخبار کرده باشد حتی این که اعتمادش در مطالب بر آن چیزی باشد که میان خود و خدا, خودش فهمیده باشد از آیات و اخبار, نه این که تکیه گاهش سماع از غیر باشد, تقلیداً یا کتب غیر باشد, زیرا که نه کلام غیر حجیت دارد, نه فعل غیر…باری از این جا وصف علما سوء به قرینه مقابله واضح گردید و هم چنین احوالات آن هایی که اسمشان را مرشد و مربی گذاشته اند فی الجمله معلوم گردید… .
منبع: کتاب تذکرۀالمتقین در آداب سیر و سلوک/9