قلب سلیم ،ملاک سعادت
خودسازی کار مشکل، اما کار لازمی است. اگر صفت رذیلهای بر دل کسی حکمفرما باشد،این شخص بالاخره عاقبت به خیر نمیشود، یا مشکل است عاقبت به خیر شود. پروردگار عالم بعضی اوقات بندهای را بهخاطر قلب سلیمش دوست دارد ولو در حال حاضر عمل خوبی انجام نمیدهد، اما بعضی از بندهها را خدا دوست ندارد ولو اینکه عملش را دوست دارد. توضیح اینکه اگر انسان سلامت نفس داشته باشد، خداوند چنین فردی را دوست دارد
ولو اینکه در حال حاضر گناه کار است، اما بالاخره آن سلامت نفسش او را نجات میدهد و عاقبت به خیر میشود. در مقابل بعضی افراد شقاوت اخلاقی دارند، صفت رذیلهای بر دلش حکمفرماست، خداوند این نوع افراد را دوست ندارد، ولو اینکه نماز شب هم میخواند، ولو نماز اول وقت هم میخواند زیرا آن صفت رذیله نمیگذارد این شخص عاقبت به خیر شود. آن تکبر و خودخواهیاش ناگهان طغیان میکند و تمام خیرات و اعمال نیکش را از بین میبرد و ما از این موارد بسیار دیدیم.
درس عبرت از کربلا
بنابراین اهمیت تزکیه نفس اینجا معلوم میشود که چرا خداوند قبل از بیان آیه: «قد افلح من زکّها و قد خاب من دسّها»؛ این همه قسم و تأکید به کار میبرد؛ سرّش این است که آنچه ملاک سعادت ابدی است، قلب سلیم و پاک است نه صرف اعمال عبادی. ولذا آیه دارد: «یوم لاینفع مال و لا بنون إلا من أتی الله بقلب سلیم» (شعراء/89). داستان کربلا را که مقداری بررسی کنیم میبینیم مسئله همین طور بوده است. بعضی اوقات امام حسین علیهالسلام چند بار میرود، دنبال یک کسی مثل زهیربن قین تا به زور اخلاقی و زور رو در بایستی او را به طرف خودش بکشاند، اما شب عاشورا بیش از هفتاد نفر را با رعایت اخلاق و خوشرویی بیرون میکند. آیا فکر کردهاید که چرا اینجور میشود؟ قرآن از این آیات زیاد دارد که مردم را دو دسته میکند، میفرماید بعضی از مردم اینطور هستند: «اذا سمعوا ما انزل الی الرسول تری اعینهم تفیض من الدمع مما عرفوا من الحقّ»؛ (مائده/83) وقتی جذابیت حق او را میگیرد گریه شوق میکند، میگوید دنبال حق بودم و الحمدلله به حق رسیدم. قرآن یک ترسیم دیگری هم دارد میگوید: «اللّهمّ إن کان هذا هو الحقّ من عندک فامطر علینا حجارةً من السماء»؛ (انفال/32) این میگوید: ای کاش یک سنگی از آسمان بیاید نابود شوم و حق را نبینم. این مطالب یک پیام مشترکی دارند و آن این است که اگر حتی یک صفت رذیلهای بر دل فردی حکمفرما باشد، دیگر رستگار شدن برایش خیلی مشکل میشود. دیگر نمیشود حرکت کرد، حالا هرچه ملا هم باشد. همان علمش حجاب اکبر میشود؛ «العلم حجاب الاکبر». این حجاب برای چه کسی ایجاد میشود؟ برای کسی که صفت رذیله داشته باشد. اگر آدم حسود باشد، با همان علمش، دنیا را یکدفعه به آتش میکشد. راستی این جنگها که الآن در کره زمین برپاست مگر آدمهایشان عالم نیستند؟ چرا هستند! اما اینها عالم ریاستطلب هستند، اینها عالم پولدوست هستند، لذا برای ریاستطلبیشان این بازیها را در میآورند که هیچ بچهای این بازیها را نمیکند.
داستان شیخ انصاری
این است که میگویند برای طلبه بالاترین واجبات خودسازی است. ما باید روی این مسئله خودسازی فکر بکنیم. روی همین حساب است که مرحوم شیخ انصاری وقتی روز چهارشنبه میشد به شاگردهایش میگفت: زنگار، دل ما را گرفته است، بیایید پای درس آقا سیدعلی شوشتری. دیگر اگر اینها نباشد، انسان لنگ است. قرآن با این همه آیات مسایل مختلف، میتوان گفت که دو ثلثش مربوط به اخلاق است. تمام این قصههای قرآن اخلاق است. امام خمینی قدسسره یک وقت فرمودند: در قرآن آیهای نداریم که رنگ اخلاقی نداشته باشد.
معنای «فاخلع نعلیک»
مرحوم شیخ الرئیس در آخر اشارات آیه: «فاخلع نعلیک إنّک بالواد المقدّس طوی»؛ (طه/12) را اینطور معنا میکند که آقا قبل از هر چیز دل خود را پاک کن، قبل از هر چیز باید مجنون بشوی تا وارد صحنه سیر و سلوک شوی.
خلاصه حرف این است که ما اگر در تاریخ بهخصوص تاریخ کربلا مطالعه و سیر کنیم میبینیم که اشخاصی مثل حربن یزید ریاحی به خاطر آن دل پاکش عاقبت به خیر شد.
همان وقتی هم که جلوی امام حسین علیهالسلام را گرفته، نمازش را پشت سر امام حسین علیهالسلام میخواند. وقتی امام حسین علیهالسلام به او فرمود: «ثکلتک امّک»؛ عرض کرد که من نمیتوانم به شما جسارت کنم. بالاخره این دل پاک در ظهر عاشورا، محقق کرد آنچه را که باید بکند. عمر سعد هم با آن همه سخنرانیها و اتمام حجتها کاری کرد که باید میکرد. برای اینکه ریاستطلبی در دل داشت. قرآن همین را میگوید، تاریخ همین را میگوید. ما طلبهها باید صفت رذیله نداشتم باشیم، لااقل شعلهور نباشد تا انشاءالله به مرور زمان صفت رذیله ما ریشهکن بشود و درخت فضیلت غرس نماییم تا به مصداق آیه «مثل کلمة طیبة کشجرة طیبة»؛ میوه فضایل به بار آید تا هم برای خودمان و هم برای دیگران مفید باشد، انشاءالله. خدایا! به حق مقربان درگاهت، به حق آن کسانی که سلامت نفس دارند، و علم اخلاق توفیق اخلاق عملی به همه ما عنایت بفرما.