جام دوم : رسالت های عملی (اجرایی) کربلا 

جرعه یکم : امر به معروف و نهی از منکر
عنصر محوری رسالت کربلا و پیام نهضت حسینی امر به معروف و نهی از منکر است و این فریضه در میان همه ی مردم و در در هر زمان و زمینی مطرح است و وجود مبارک ابا عبدالله(علیه السلام)به همه انسان های آگاه مأموریت داد که آمر به معروف و ناهی از منکر باشند و این مسئولیت مهم, با سخنرانی و تعلیم متفاوت است, زیرا آگاه کردن جاهلان و ارشاد غافلان بایستی قبل از امر به معروف و نهی از منکر انجام گیرد و جایگاه امر به معروف نهی از منکر, آن است که اگر کسی عالماً عامداً معصیت کند, باید نسبت به او امر و نهی نمود.
امیر مؤمنان(علیه السلام) فرمود که امر به معروف روزی را کم و اجل را نزدیک نمی کند, بلکه اگر آن را ترک کردید افراد شرور والی شما می شوند و دعایتان هم مستجاب نمی شود: لایقرّبان من أجلِ و لا یَنقصان من رزق فیولی علیکم شرارکم ثم تدعون فلا یستجاب لکم.
پیام رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) و نیز حسین بن علی(علیه السلام) این است که مبادا در جامعه ی اسلامی کسی بگوید«به من چه» یا«به تو چه» و از حیثیت جمعی خود غفلت کند, زیرا…

مراتب امر به معروف و نهی از منکر
امر به معروف و نهی از منکر درجاتی دارد که بخش های حساس آن به هیئت حاکمه مربوط است و بخش های اعتراض آمیز و آمرانه ی آن بر عهده ی عزم ملی است.
در حدیث آمده است که شما مأمورید به اخلاق الهی متخلق شوید: تخلّقوا بأخلاق الله و نمونه ای از اخلاق الهی همین امر به معروف و نهی از منکر است: إنّ الأمر بالمعروف و النهی عن المنکر لخلقان من خلق الله سبحانه.
انزجار قلبی از گناه و منع کردن گناهکار با زبان و جلوگیری عملی از او اقسام امر به معروف و نهی از منکرند که قسم سوم….

جرعه دوم: تأسیس نظام اسلامی
وجود مبارک سالار شهیدان(علیه السلام) در وصیت نامه ی رسمی خود فرمود هدف من از نهضت کربلا احیای سیره ی جدم رسول الله(صلی الله علیه و آله) و پدرم علی(علیه السلام)است: أسیرُ بسیرة جدّی و سیرة أبی علي بن أبي طالب وسیره ی امیرمؤمنان(علیه السلام)جرعه دوم: تأسیس نظام اسلامی
وجود مبارک سالار شهیدان (علیه السلام) در وصیت نامه ی رسمی خود فرمود هدف من از نهضت کربلا احیای سیره ی جدم رسول الله(صلی الله علیه وآله) و پدرم علی(علیه السلام) است: أسیرُ بسیرة جدّی و سیرة أبی علی بن أبی طالب و سیره ی امیرمؤمنان(علیه السلام) نیز همان سیره ی رسول الله(صلی الله علیه وآله) است, چون آن حضرت در حکم جان پیامبر بود و سیره ی رسول الله (صلی الله علیه و آله)هم که طبق هدایت الهی انجام گرفته,بر صراط مستقیم است, چون کار خدا چنین است:«إنّ ربّی عَلی صِراطٍ مُستَقیم» پس بایستی سیره ی آن حضرت را از قرآن کریم استنباط کرد.
قرآن کتاب روشنی است و ممکن نیست نسبت به یک مطلب دستوری بدهد و راه رسیدن به آن مقصد و برخورد مقصود را ارئه ندهد, از این رو برای این بحث بازگو کرد و فرمود که راه نورانی کردن مردم تشکیل حکومت اسلامی است…

شرط های پیروزی قیام
1. رهبری شایستگان
2. طبق آموزه ی قرآنی راه نورانی کردن جامعه همان است که موسای کلیم از راه هدایت علمی مردم پیمود و با فرعونیان و سامریان به نبرد پرداخت و تفکر گوساله پرستی و زورمداری را یکجا به کام دریا و آتش ریخت. امام حسین(علیه السلام) در نامه خود به کوفیان صرف جریان الوهیت خدا, اسمای حسنای الهی و معاد را یاد نمی کنند,بلکه مسأله حیاتی و مهم روز یعنی نیاز مردم به رهبر را هم یادآور می شوند.
نخستین وظیفه ی امام و رهبر آن است که اوصاف, شروط و ارکان دین مردم را روشن کند…
رودررویی رهبری علوی با رهبری اموی
حسین بن علی(علیه السلام) در برابر اسلام امویان قرار گرفت, چنان که امیر مؤمنان(علیه السلام) نیز در برابر همین اسلام قرار گرفته بود؛ یعنی معاویه ای که می خواست با علی(علیه السلام) بجنگد نمی توانست چهره ای همانند قبل از فتح مکه داشته باشد, بلکه تنها با ابزار اسلام اموی می توانست با اسلام علوی بجنگد, از این رو نامه های علوی و اموی تقریبا یکسان بودند و فقط کارشناسان فصاحت و بلاغت اند که می توانند نامه ی علی را ببویند و تشخیص دهند و برای دیگر اهل ادب تشخیص نامه ی اموی و علوی آسان نبود, زیرا….
2.صبر و شکر
برای رسیدن به پیروزی, داشتن رهبر الهی از یک سو, و صبر پایداری از سوی دیگر, لازم است…ایام الله همان روزهایی اند که خدای سبحان در آنها قدرتش را از پرده ی غیب بیرون می آورد و حکومت اسلامی به دست صالحان استوار می شود…
اگر نظام اسلامی مستقر گردید, در چنین نظامی نیز درهای عبادت و اطاعت خدا به روی مردم باز و درهای گناه و تباهی به روی آن ها بسته است؛ یعنی اگر کسی بخواهد اهل عبادت, زهد, تقوا, قسط و عدل باشد , راهش باز است؛ چنانچه بخواهد به تباهی و گناه راه یابد, باید از پیچ و خم ها و دشواری های زیادی بگذرد, تا خود را به گناه برساند و هدف سالار شهیدان نیز تشکیل چنین نظامی بود, از این رو در خطبه ها, خطابه ها و نامه هایش علاقه ی دنیا را از دل ها می زدود و اشتیاق به شهادت و جاودانه شدن را در آن ها احیا می کرد, تا مردم بتوانند صبار و شکور باشند و در برابر امویان قیام کنند….
3.قیام و رویکرد به اصلاح فراگیر
سالار شهیدان چون جانشین پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) است و پیامبر دینی را آورده است که گذشته از جنبه های عبادی و فردی, به حدود, قصاص, تعزیرات, روابط بین الملل و مانند آن نیز پرداخته است, قیام آن حضرت هم همه جانبه بوده است, از این رو در وصیت نامه اش مرقوم فرمود که من قیام کرده ام تا امتم را اصلاح کنم و اصلاح امت بی مبارزه با فساد وظلم شدنی نیست, چون اشرار و طاغوت ها در محدوده های ذهنی و زبانی با رهبران الهی مخالفتی ندارند؛ اما وقتی بحث از مسائل ذهنی به مسائل عینی منتقل شود و مانع منافع گروهی باشد با انبیا درگیر شده و در برابر نهضت ایشان به مبارزه برمی خیزند….
تفکر باطل جدایی دین از سیاست
امیر مؤمنان(علیه السلام) فرمود برخی گفتند دین با سیاست تعارض دارد و ساکت نشستند؛ اما سیاستبازان مکار که روی کار آمدند آتش بس را یک طرفه تلقی کردند و با دین بازی و آن را به نفع خود تفسیر و ترویج کردند, پس شاید در نگاه انسانی ساده لوح و ناتوان فکری متحجر دین با سیاست رابطه ندارد و از فتوای عالمان دین به هنگام ضرورت بهره ناروا می برد, چنان که امویان چنین کردند….
فرق اسلام آمریکایی و اسلام ناب یعنی همان اسلام علوی و حسینی آن است که اسلام آمریکایی تنها ظواهر دین را تبلیغ صوری می کند؛ ولی اسلام ناب به اقامه ی مظاهر دین می پردازد….