• خانه 
  • تماس  
  • ورود 

جرعه نهم: تقویت عزم عملی

09 آبان 1395 توسط موسسه آموزش عالي فاطمه الزهرا سطح 3 خوراسگان

 جرعه نهم: تقویت عزم عملی
عزم سیدالشهدا(علیه السلام) در جای جای نهضت آن حضرت پیداست و امت اسلامی را به عزم مداری فرامی خواند…
انسان باید مصمّم باشد تا بتواند عملاً نشان دهد که دین نزد او عزیزتر از دنیاست و برای صیانت آن, همه چیز را رها می کند و روی آن سرمایه گذاری می کند؛ همچنین بتواند بگوید من به جهاد مهر می ورزم و زندگی با افراد ظالم برایم رنج آور است و نه تنها آن را بد می دانم, از آن منزجرم و سالار شهیدان(علیه السلام) نمونه ی تام این صحنه است. آن حضرت فرمود نبرد را از من یاد بگیرید؛ من ذائقه و شامّه ای سالم دارم و نفس کشیدن در فضای ستم و زندگی در نظام گناه را تلخ می دانم و از آن رنج می برم….
جرعه دهم: رفتار جوانمردانه
امت اسلامی در بخش رفتاری, الگویش سالار شهیدان(علیه السلام) است و از جلوه های عملی سیره ی آن حضرت رفتار جوانمردانه با مخالفان است…
آن حضرت به سمت منطقه ای بلند و برجسته رفت و حرّ نیز با هزار سوار رسید. امام حسین(علیه السلام) دستور داد از آب های فراوانی که برگرفته بودند همه ی سپاهان و اسب های تشنه این گروه هزار نفری را سیراب کردند…
اما همین مردم در روز عاشورا وقتی اباعبدالله و اصحابش را تشنه دیدند, گفتند به شما آب نمی دهیم, تا با لبان تشنه جان بسپارید:… والله! لاتذوقون منه قطرة واحدة حتی تموتوا عطشاَ.
آری! بسیار تفاوت است میان رفتار جوانمردانه علوی و حسینی و ناجوانمردانه اموی و مروانی! شهید کربلا خود جوانمردی راستین بود و امت اسلامی را عملاً به جوانمردی فراخواند.
جرعه یازدهم: احیای دفینه های عقلی مردم
خدا انسان را با ذخیره عقل و دفینه ی فطرت آفرید تا خلیفه ی او باشد و برای اینکه این جایگاه در دسترس باشد و از کف نرود اندیشه های بشر تنظیم شود و هدایت گردند, نمونه هایی از خلیفه های خود, یعنی پیامبران را با بهترین کتاب ها برای رهبری جوامع بشری فرستاد: «انّی جاعِلٌ فِی الاَرضِ خَلیفَةً»….
جامعه انسانی همانندسلسله جبالی است که معادنی در دل او نهفته است: الناس معادن کمعادن الذهب و الفضة و انسان شناس می داند در دل این معادن چه گوهرهای گرانبهایی دفن شده است؛ اما این دفینه ها کانی و معدنی نیستند, بلکه عقلی اند و ارزش آن ها با طلا و نقره سنجیده نمی شود…..

 

 نظر دهید »

جرعه ششم, هفتم, هشتم

09 آبان 1395 توسط موسسه آموزش عالي فاطمه الزهرا سطح 3 خوراسگان

جرعه ششم: دستیابی به پیشوایی مردم
قرآن کریم به ما می آموزد تا مراحل معرفت, هجرت, سرعت, و سبقت را در پی یکدیگر طی کنیم؛ یعنی نخست باید عارف به حق شد و راه راست را تشخیص داد و زشتی را از زیبایی باز شناخت و خیر را از شر جدا دید و پس از کسب معرفت, هجرت را آغاز کرد؛ سپس گرفت: « سارعوا» و «سابقوا» و هر جا تکاثر است, اهل سبقت نبود و به آنچه از زینت دنیا در دست دیگران است چشم ندوخت که مصداق « هُم اَحسَنُ اَثاثاً و رِءیا» است؛ اما در بخش کوثر سبقت رواست؛ یعنی باید کوشید اعلم, اعدل, اتقا و ازهد شد و وقتی در همه ی این مراحل گوی سبقت از دیگران ربوده شد, امامت جامعه ی برین را به عهده گرفت: «واجعلنا للمتَّقینَ اِماما» و پیشوای پرهیزکاران شدن از بهترین خواسته های برخاسته از عقلانیت است….


ناپایداری دنیا
انسان از فرصتی که برای او دست می دهد و می تواند با خدای خود راز و نیاز کند و در پیشگاه او به نماز بایستد باید از این موقعیت خوب استفاده کند, زیزرا دنیا مسافرخانه ای است که هرگز نباید آن را منزگاه دائمی پنداشت و روزگار جوی روانی است که هر کسی از آن سهم مشخصی دارد: «تِلکَ الأیّامُ نُداوِلُها بَینَ النّاسِ»…..


جرعه هفتم: ایثار و ایستادگی تا شهادت
امت اسلامی می بایست در راه حق ایستادگی کند و از مردن نهراسد و یکی از مهم ترین خاستگاه این رسالت نیز نهضت سیدالشهدا(علیه السلام) است؛ در برخورد نهایی با کاروان حسینی(علیه السلام), برای حرّ از دار الاماره کوفه دستور رسید بر آن حضرت(علیه السلام) سخت بگیر و او را در اوضاعی قرار ده که نه از کمک مردمی برخوردار شود و نه از کمک طبیعی: فَجَعجِع بالحسین؛


از این رو وقتی حضرت سیدالشهدا(علیه السلام) فرمود موافقت کن من به نینوا بروم, حرّ گفت من مأمورم شما را به جایی ببرم که هیچ کمکی در کار نباشد. در چنین موقعیتی, سالار شهیدان (علیه السلام) سخنرانی غرّایی کرد و فرمود من نه دست تسلیم دارم و نه پای فرار و تصمیم گرفته ام در هر وضعیتی با دشمن بجنگم و اگر جان مرا هم بگیرید, عزیزانه جان می دهم: لا أعطیکم بیدی إعطاء الذلیل و لا أفرّ فرار العبید,….


حضرت اباعبدالله(علیه السلام) به اهل بیت خود وصیت فرمود که در این مسافرت هرگز شکایت نکنید و چیزی که از عظمت شما می کاهد از زبان شما شنیده نشود و رفتار, گفتار و نوشتاری که از مقام شما می کاهد مشاهده نگردد: فلاتشکوا و لاتقولوا بألسنتکم ما ینقص قدرکم,…


همچنین کسی گزارش نکرده که وقتی آن حضرت اجساد شهدا را به خیمه ی دارالحرب می برد گریسته باشد؛ اما وقتی دید دین خدا در حال احتضار است وگروهی اسلام اموی را در برابر اسلام علوی علم کرده اند و با سوء استفاده از نام اسلام حکومت می کنند, زار زار گریست و اشک ریخت….


جرعه هشتم: حرکت بر پایه دانش تکلیف آور
رسول خدا(صلی الله علیه وآله) در عالم رؤیا به امام حسین( علیه السلام) فرمود که خدا می خواهد تو را کشته ببیند, پس سیدالشهدا(علیه السلام) می دانست که به شهادت خواهد رسید و همین مطلب محققان و علما را واردار کرده است که تحلیل کنند چه عملی منشأ تکلیف است و چه علمی منشأ تکلیف نیست؛ او که یقین داشت کشته می شود و زن و فرزندانش اسیر می شوند,چرا دست به چنین عمل خطرناکی زد؟آیا آگاهی مسلمانان به غیب,تکلیف آور است یانه؟…..

 نظر دهید »

جرعه چهارم و پنجم

04 آبان 1395 توسط موسسه آموزش عالي فاطمه الزهرا سطح 3 خوراسگان

                                                                       بسم الله الرحمن الرحیم


جرعه چهارم: هدایت مردم و حمایت آن ها

نهضت عاشورا جلوه ی ایثار نَفس و بذل نفیس برای هدایت مردم و حمایت آن هاست و سالار شهیدان آنچه در اختیار داشت ایثار و نثار کرد تا جامعه موّحد باشد و الهی بیندیشد و این پیام همه انبیا و وارثان انبیا(علیهم السلام) است…
دو موضوع هدایت و حمایت مردم را می توان عنصر محوری نهضت عاشورا به شمار آورد و این امر مهم تنها به حسین بن علی(علیه السلام) اختصاص نداشت, بلکه همه ی کسانی را هم که آن حضرت همراه خود به کربلا آورد, اعم از زن و مرد و نوسال و سالمند, شامل می شد و هوه ی کسانی هم که اهل ادراک و معرفت اند, موظف اند برای هدایت جامعه از یک سو و حمایت از آن از سوی دیگر گام بردارند.
بر این پایه, سالار شهیدان(علیه السلام) همه سخنرانی های خود را به این دو عنصر محوری اختصاص داد…
همان گونه که اسلام به گونه های ناب و آمریکایی قسمت می شود, کربلا را نیز به انواع ناب و آمریکایی می توان قسمت کرد و نوع آمریکایی آن دل خوش کردن به حمل علامت و آهن سرد و سنگین و مانند آن است؛ ولی جلوه ی کربلای ناب همان است که در سال 57 هجری شمسی در ایران رخ داد و انقلاب را به پیروزی رساند….


جرعه پنجم: تطهیر مردم

تطهیر مردم, یکی از رسالت های سیدالشهدا(علیه السلام) و یاران آن حضرت است, چنان که در زیارت وارث به پیشگاه شهدا چنین عرض ادب می کنیم: طبتم و طابت الأرض التی فیها دفنتم؛ یعنی شما هم پاکیزه اید و هم زمینه ی زندگی امت شهیدپرور را پاک می کنید…
تطهیر و ناب شدن مردم, امری بایسته است, چنان که قرآن کریم به یهودی ها می فرماید چون شما ناب نیستید, توان اقامه ی کتاب آسمانی را ندارید: « یا أهل الکتابِ لَستُم عَلی شیءٍ حَتّی تُقیموا التّوراة و الإنجیلَ»؛ …
قرآن نیز به مردم فکر و عقیده داد و به آن ها پایه و مایه بخشید تا جمهوری ناب و سره پدید آید؛ آن گاه این جمهوری ناب است که آن دین ناب را می پذیرد؛ اما اگر دین و رهبر ناب هم باشد و جمهوری غیرناب باشد, همان حادثه رخ می دهد که در صدر اسلام با وجود قرآن و عترت پدید آمد: ارتدّ الناس بعد النبی(صلی الله علیه و آله) الّا ثلاثة نفر.
پس شهیدان, قافله ی بهشتی و ملکوتی و همواره در حال حرکت اند و از یک سو اسلام ناب و از سوی دیگر جمهوری ناب را معرفی می کنند و کوشش سالار شهیدان نیز این بود که مردم را تطهیر کند و….

 

 نظر دهید »

​داستان جانبازی غلام سیاه امام حسین علیه السلام

02 آبان 1395 توسط موسسه آموزش عالي فاطمه الزهرا سطح 3 خوراسگان

                              


تا پیشکش کنم بجز این سر نداشتم
رویم سیاه! تحفه‌ی بهتر نداشتم
در بین عاشقان تو شرمنده‌ام حسین!
حتی تنی سفید و معطر نداشتم
هر چند ماه می‌شود اینجا فدای تو
بگذار جُون جان بدهد پیش پای تو
خونم سیاه نیست، ببین سرخ شد زمین
بر روی خاک شاخه گلی شد برای تو

 نظر دهید »

​جام دوم : رسالت های عملی (اجرایی) کربلا

01 آبان 1395 توسط موسسه آموزش عالي فاطمه الزهرا سطح 3 خوراسگان

 

                                               جام دوم : رسالت های عملی (اجرایی) کربلا 


جرعه یکم : امر به معروف و نهی از منکر
عنصر محوری رسالت کربلا و پیام نهضت حسینی امر به معروف و نهی از منکر است و این فریضه در میان همه ی مردم و در در هر زمان و زمینی مطرح است و وجود مبارک ابا عبدالله(علیه السلام)به همه انسان های آگاه مأموریت داد که آمر به معروف و ناهی از منکر باشند و این مسئولیت مهم, با سخنرانی و تعلیم متفاوت است, زیرا آگاه کردن جاهلان و ارشاد غافلان بایستی قبل از امر به معروف و نهی از منکر انجام گیرد و جایگاه امر به معروف نهی از منکر, آن است که اگر کسی عالماً عامداً معصیت کند, باید نسبت به او امر و نهی نمود.
امیر مؤمنان(علیه السلام) فرمود که امر به معروف روزی را کم و اجل را نزدیک نمی کند, بلکه اگر آن را ترک کردید افراد شرور والی شما می شوند و دعایتان هم مستجاب نمی شود: لایقرّبان من أجلِ و لا یَنقصان من رزق فیولی علیکم شرارکم ثم تدعون فلا یستجاب لکم.
پیام رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) و نیز حسین بن علی(علیه السلام) این است که مبادا در جامعه ی اسلامی کسی بگوید«به من چه» یا«به تو چه» و از حیثیت جمعی خود غفلت کند, زیرا…


مراتب امر به معروف و نهی از منکر
امر به معروف و نهی از منکر درجاتی دارد که بخش های حساس آن به هیئت حاکمه مربوط است و بخش های اعتراض آمیز و آمرانه ی آن بر عهده ی عزم ملی است.
در حدیث آمده است که شما مأمورید به اخلاق الهی متخلق شوید: تخلّقوا بأخلاق الله و نمونه ای از اخلاق الهی همین امر به معروف و نهی از منکر است: إنّ الأمر بالمعروف و النهی عن المنکر لخلقان من خلق الله سبحانه.
انزجار قلبی از گناه و منع کردن گناهکار با زبان و جلوگیری عملی از او اقسام امر به معروف و نهی از منکرند که قسم سوم….

ادامه »

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 16
  • 17
  • 18
  • ...
  • 19
  • ...
  • 20
  • 21
  • 22
  • ...
  • 23
  • ...
  • 24
  • 25
  • 26
  • ...
  • 28

جستجو

موضوعات

  • همه
  • مناسبتها
  • فرهنگی
    • مسابقات
  • آموزش
  • پژوهش
  • حدیث عشق
  • شبهات
  • تسلیتها
  • عرض تبریک
  • کلام وحی
  • کلام بزرگان
  • درآیینه اخبار

آرشیو وبلاگ من

  • دی 1396 (3)
  • آبان 1396 (13)
  • مهر 1396 (2)
  • دی 1395 (62)
  • آذر 1395 (10)
  • آبان 1395 (23)
  • مهر 1395 (37)
  • بیشتر...
حدیث موضوعی

کاربران آنلاین

  • صفيه گرجي
  • نور الدین
  • 0marziyeh
  • مریم ثامری

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

کاربران آنلاین

  • صفيه گرجي
  • نور الدین
  • 0marziyeh
  • مریم ثامری

اوقات شرعی

دریافت کد اوقات شرعی

ساعت

دریافت کد اوقات شرعی

  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس